شعر نوشته شده بابا بهرام در دوران بی تابی برای اومدن عشق زندگیمون
دختر نازم وقتی هنوز پا تو تو خونه عشقمون نذاشته بودی منو بابایی از انتظار خسته و بی تاب شده بودیم دیگه تحمل نداشتیم خوش به حال بابایی که تونست با نوشتن احساسش یه کم اروم بشه منم احساسشو واست می نویسم تا بدونی جه هدیه ی ارزشمندی واسه منو بابایی بودی...
در انتطار تولد دخترم ((بارانمهر))
بیا دیگر عزیزم پس کجایی عشق زیبایم؟
بیا ای مونس غمهای این قلب شکیبایم
تبه شد عمر بی حاصل در این دنیای بی معنی
به فریادم برس ای حاصل و معنای دنیایم
همیشه غرق دیروزم توقف کرده ام در خود
بیا امروز من ای دفتر اشعار فردایم
بیا مادر اتافت را سراسر رنگ دل کرده
بیا ای رنگ قلبم عشوه ی این قلب شیدایم
تو بارانمهری و فرزندی از جنس گل شب بو
بیا من را ببین ....اماده ام....بابای بابایم
گل شب بو چرا؟چون در سکوت وعمق شب غرقم
شب شعر دلم هستی بیا ای شعر شبهایم......
خیال و انتظارت برده از من خواب راحت را
بیا خوابم بکن تا لحظه ای راحت بیاسایم
شبیه غنچه ای در باغ خشک سینه عرفان
بیا ای صنعت شیرین تشبیه غزلهایم.....