باران باران ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره
یکی شدن من و همسرمیکی شدن من و همسرم، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

هدیه ی پاییز

من و دخملم و بابایی یه روز تعطیل کنار دریاچه چیتگر

1393/3/26 0:07
نویسنده : فاطمه
155 بازدید
اشتراک گذاری

دخمل نازم من و شما و بابایی به اتفاق هم رفتیم دریاچه چیتگر شما حسابی بازی کردی 

درکنار هم خیلی بهمون خوش گذشت عزیزم ...اینم از عکسای اون روز

 

 

 

 

 

اینجا از اینکه بی اجازه ازت عکس گرفتم خیلی عصبانی شدی مامان فدای اخمت دخمل عسلمعصبانیعصبانی

 

 

قربونت بره مامان بعدش اجازه دادی ازت عکس بگیرم جیییییییییییگرآرامآرامآرام

 

 

فدات بشم مامانی اینجا زمین بازی دریاچه چیتگره از بازی که میکردی یه کم ترسیده بودی کلا دختر نازم شما یه کم محتاطی و در کل شیطون نیستی یه اتفاق جالب تو زمین بازی این بود که شما با دختری دوست شده بودی که حداقل هشت سال از شما بزرگتر بود برام خیلی جالب بود قربون روابط اجتماعی بالات بره مامان خییییییییییییییلی ماهی باران جونمفرشتهفرشتهفرشته

 

 

اینم از دخمل ناز من که راننده مامانشه تا بابایی از ماشین میره بیزون میدویی جلو میگی خانم کجا ببرمتون منم باید هر دفعه یه مقصدو بگم الهی فدات شم اینجور موقعها تا میگم باران سریع میگی من باران نیستم خانوم من اقای راننده ام  الهی قربونت برم دختر شیرین زبونم اینو بدون من و بابایی محبت عاشششششششششششششششقتیم محبت

پسندها (5)

نظرات (9)

نیکــو
26 خرداد 93 13:44
ای جوونم خوش بگذره بهتون ..همیشه بخندی خانوم گل
فاطمه
پاسخ
ممنون عزیزم همچنین کسری جونو میبوسم
مامان آرمیتا
26 خرداد 93 14:43
سلام به مامانی وباران عزیز وخوشگلم مامانی خیلی خوبه که باران جان محتاطه ارمیتا خیلی خیلی شلوغ ونترسه همیشه باید حواسم بهش باشه ونگرانشم مبادا کار خطرناکی انجام بده
فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم اره عزیزم خیلی خوبه باران از بچگی هم محتاط بود ولی اکثر بچه ها مثل ارمیتا جونن شیطنت واسه بچه هاست گلم ارمیتای خوشگلو میبوسم
samira
26 خرداد 93 15:39
سلام باران جونم همیشه به تفریح و گردش خیلی خوبه که با همه سریع ارتباط بر قرار میکنی عزیزم راستی از مهد چه خبر ?????????? خوش میگذره????????
فاطمه
پاسخ
سلام خاله جون ممنونم همچنین مرسی خاله انشاالله یه روز بشه باران عسلو ببینم باران جونو ببوسید نه خاله هنوز عادت نکردم یه کم واسه مهد رفتن مامانی رو اذیت میکنم همین روزا دیگه عادت میکنم
مامی فرزانه
27 خرداد 93 3:06
دخمر نمکی موفرفری ناز الهی همیشه شاد باشی وخوش بگذرونی
فاطمه
پاسخ
سلامت باشین چشماتون ناز میبینه موفق و شادکام باشین عزیزم
مامان
28 خرداد 93 15:48
عزیزم لینکیدمتون
فاطمه
پاسخ
ممنون عزیزم منم لینکتون میکنم
مامان جونم(سوگند من)
28 خرداد 93 17:55
عزیزم چقدر شما ملوسی باران جونم انشالله به زودی می بینمت حسابی می بوسمت
فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله جون چشماتون ناز میبینه ما هم برای دیدن شما و سوگند جون لحظه شماری میکنیم سوگند جونو میبوسم هزار تا
ماماني نيكا
30 خرداد 93 10:54
Vay che dokhtare shirini...ghorbonet besham khoshgel khanoom hamishe be tafrih va gardesh azizaaaaaaam... Sorate mesle maheto hezar ta mibosam
فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله جون خدا نکنه...چشماتون ناز میبینه منم نیکای خوشگلو ماه میبوسم شاد و خرم باشین همیشه
مادر هومان و هورمزد
1 تیر 93 2:22
ای جوووووووونم.
فاطمه
پاسخ
برای دوقلوهای ناز و مامان دوست داشتنیشون
حمیده
1 تیر 93 16:16
وای دقیقاً مثل سلاله راستی سلالهء منم توی بیمارستان پیامبران به دنیا اومد اما دکترش دکتر اقایی بود
فاطمه
پاسخ
عزیزم ممنون به وبم سر زدین سلاله نازو میبوسم از اشناییتون خوشبخت شدم