سفر شمال
نازنین مامان روز سه شنبه به مناسبت تولد حضرت علی و روز پدر تعطیل رسمی بود بابایی چهارشنبه رو مرخصی گرفت و ما به اتفاق رفتیم شمال ویلای خاله پروین. خوشگل مامان شما اونجارو خیلی دوست داری چون هم حیاط بزرگی داره هم وسیله بازی و مهمتر از همه حضور دختر پسرخاله های شیطون و نازت که میتونین با هم حسابی شیطونی و بازی کنید منم اونجارو دوست دارم چون به تو حسابی خوش میگذره و شادی منم از خوشحالی یکی یه دونم خوشحالم و حسابی کیف میکنم همیشه شب قبل از رفتنمون خوابت نمیبره هی میگی مامان کی میریم شمال عمو امیر منظورت از شمال عمو امیر ویلای خاله و شوهر خالته عسلم الهی فدات بشم که هر قسمت از شمال و به اسم یکی کردی خلاصه رفتنمون یه داستانه ...
نویسنده :
فاطمه
17:27